وقتی یک ریاضیدان عاشق میشود .......








منحنی قامتم، قامت ابروی توست


خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی توست


حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست


بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست


چون به عدد یک تویی من همه صفرها


آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست


پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو


گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست


بی تو وجودم بود یک سری واگرا


ناحیه همگراش دایره روی توست






پ . ن . :   با تشکر از دوست خوبم آقا رضا که این ایمیل زیبا رو برام فرستاد

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم 22 دی 1390 ساعت 11:11 http://www.twosister.blogsky.com

وایییی ریاضییییی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد