28 / 01 / 1391




امروز در گوش نوزادی که مرده به دنیا آمده بود ، آهسته گفتم :


بخواب .


چیزی را از دست نداده ای .....






نظرات 6 + ارسال نظر
مریم 6 اردیبهشت 1391 ساعت 11:27 http://zangeakhar90.blogfa.com

این دنیا پر از گرگ است همان بهتر که با دندان این گرگ ها نمردی...

آفرین 7 اردیبهشت 1391 ساعت 17:05 http://www.afarin.blogsky.com

خیلی ممنون

داستانک 10 اردیبهشت 1391 ساعت 14:09 http://happali.clogsky

سلام

میبینم که رنگ و بوی خستگی هم اینجا هم احساس میشه

فکر کنم بیماری مسری داستان نویس هاس

راستی جالب بود پستت

آفرین

آریا بلاگ 13 اردیبهشت 1391 ساعت 15:03 http://froum.mihanblog.com

سلام وب عالی دارید اگر با تبادل لینک موافقید من را با نام آریا بلاگ لینک کنید سپس خبر بدید تا من هم شما را لینک کنم منتظرتون هستم حتما بیا

احسان ن 17 اردیبهشت 1391 ساعت 16:27


کار نیکی کردید, ادم ب مرده شدن فکر نمی کند ب در گوش نجوا کردن فکر می کند با نوشته شما

بهارک همتی نورانی 9 فروردین 1392 ساعت 13:21

کی بود اون نوزاد؟

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد