عاشقم من
عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه ، آرزو مندم
بر تو پا بندم
از تو وفا خواهم
من ز خدا خواهم
تا برهت بازم جان
تا به تو پیوستم از همه بگسستم
بر تو فدا سازم جان
خیز و با من در
افقها سفر کن
دل نبازی
چوون نسیم سحر کن
راز دل را
نغمه گر کن
همچو بلبل نغمه سر کن
عاشقم من
عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از ......... !
سلام
یکی از اون ترانه هایی بود که دیشب تو مهمونی ما خونده شد
البته ممکنه که هم اشتباه باشه
و هم بعضی جاهاش فراموش
......
بسان رود
که در نشیب دره سر به سنگ میزند
رونده باش
امید هیچ معجزی به مرده نیست
زنده باش