-
صدا کن مرا
28 تیر 1387 22:24
صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم بیا تا برایت بگویم چه قدر تنهایی من بزگ است و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمیکرد ............. سهراب سپهری
-
من اومدم .
28 تیر 1387 21:28
سلام من اومدم نمیدونم برای این تاخیر چه جوابی باید به شما بدم ولی امیدوارم درک کنید دلم برای همه تون تنگ شده مخصوصا (۰۰۰۰۰۰۰۰۰) اما قول زنونه میدم که بنویسم بازم ماچ برای همه
-
ماچ برای همه
28 فروردین 1387 12:20
ماچ برای همه
-
[ بدون عنوان ]
24 فروردین 1387 11:06
هر که با ما میرسد گوید که یارت یار نیست ناز عشقش را مکش جانا که یارت یار نیست مطربا چنگ مخالف میزنی تو تار را یا خماری یا که مستی یا که تارت تار نیست
-
۱۳۸۷
24 فروردین 1387 10:53
سلام سلام سلام دلم برای همه خیلی تنگ شده میدونید راستش سرم الکی شلوغه اما روحم دیگه ظرفیت نداره این همه رو با هم تحمل کنه اگه تونستم مینویسم از هم متولدی ، جناب هپلی و نوید هم ممنونم که توی این روزها یاد من بودن .
-
امروز
6 اسفند 1386 13:35
خواب صبح ساعت گوشی سلام اخم رختخواب چای بحث لباس کار رفتن قبض تلفن تلفن دماغ آویزون دفتر کار کار کار چای دلتنگی اشک ساعت هایده دست حلقه ................................
-
دزدی تو شب تاریک !
4 اسفند 1386 18:48
سلام برام کامت گذاشته بودن رفتیم وبلاگ گردی از دو بیتی ایشان خوشمان آمد آن را مورد استفاده قرار دادیم ماچ ما مطعلق به همه شما می باشد ! ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما . . . . . . با ذکر منبع دزدی موردی(حلاله حلاله ) نداره (ابو سعید...
-
سوغاتی
20 بهمن 1386 18:16
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن میرسه هر چی که جاده است رو زمین به سینه من میرسه وای ای که تویی همه کسم بی تو میمیره نفسم اگه تورو داشته باشم به هر چی میخوام می رسم عزیز ترین سوغاتی غبار پیراهن تو عمر دوباره منه دیدن و بوئیدن تو نه من تو...
-
تولدم مبارک
2 بهمن 1386 15:38
تولدم مبارک ( البته گذشته درست یک هفته پیش بود ) سلام حال شما خوبه ؟ راستی دل همه تون بسوزه چون من روز تولدم ( ۲۵ ۱۰ ) سعید رو دیدم نگید که نمی شناسیدش همون جناب سرهنگ خودمونه ! خیلی خوش گذشت جای همه تون خالی بود . چی ؟ها ؟ کادو چی گرفتم ؟ د نه د نداریم نمیگم تا دلتون بیشتر بسوزه . راستش خیلی بیمعرفتید تو این چند...
-
شب یلدایی که گذشت .
1 دی 1386 12:54
عاشقم من عاشقی بی قرارم کس ندارد خبر از دل زارم آرزویی جز تو در دل ندارم من به لبخندی از تو خرسندم مهر تو ای مه ، آرزو مندم بر تو پا بندم از تو وفا خواهم من ز خدا خواهم تا برهت بازم جان تا به تو پیوستم از همه بگسستم بر تو فدا سازم جان خیز و با من در افقها سفر کن دل نبازی چوون نسیم سحر کن راز دل را نغمه گر کن همچو بلبل...
-
کمک
27 آذر 1386 15:27
سلام برای یه جمله تبریک تولد جاتون خالی نباشه پریشب تموم حافظ رو با نرگس و مجید خوندیم هم میخواستیم قشنگ باشه با کلاس باشه به قول آقای رخشان : خوشگل باشه ! ولی پیدا نشد که نشد . میدونید آخرش چی شد . شعر فروغ که میگه : من پری کوچک غمگینی را میشناسم ...!!!!!! کمک! شما میتونین تو دیوان حافظ یه بیت پیدا کنین که بشه به جای...
-
سلام
26 آذر 1386 13:50
سلام به همگی آقا میدونید وقتی که تلفن قطه یعنی چی ؟ توی این یک ماه و اندی همین بلا سر من اومد امروز رفتم قبض رو دادم و اومدم دلم برای همه تون تنگ شده ماچ همگی خوبین دیگه تک تک نپرسم خوب خدا رو شکر ببخشید باید برم برمیگردم حتما
-
[ بدون عنوان ]
8 آبان 1386 13:41
تو کز نجابت صدها بهار لبریزی ! چرا به ما که رسیدی همیشه پائیزی ؟ ببین سراغ مرا هیچ کس نمی گیرد مگر که نیمه شبی ، غصه ای ، غمی ، چیزی تو هم که میرسی و با نگاه پر شورت نمک به تازه ترین زخمهام میریزی بخند مثل همیشه ، دوباره با طعنه بگو که آه ، عجب قصه غم انگیزی ! بگو که عاجزی از اینکه اذیتم نکنی بگو که دست خودت نیست تا...
-
بهانه !
8 آبان 1386 13:24
همان روزی که راه افتاده بودم ، بر زمین خوردم نگاهم پیش رویم بود اگر ، با سر زمین خوردم مرا آنقر بار زیستن بر دوش سنگین بود که من هم مثل هر جبنده ای ، آخر زمین خوردم سکوتی بود و لبخندی ، مدادی ، قلکی ، قندی مجالی نیست آه ای کودکی ، دیگر زمین خوردم بیا از آسما ن ای جاری آبی تر از دریا که بی تو آبهای ناگواری ، در زمین...
-
نمیدونم !
6 آبان 1386 11:11
نمیدونم چه احساسی دارم ولی فکر میکنم چیزی رو که اینهمه دارم براش زحمت میکشم باید بدون اعتراض پسش بدم حتی نپرسم چرا یا حتی اینکه بهم بگن بیا این دستمزدت ! اما من واقعا این چیز ها رو نمی خوام میخوام هیچ وقت فراموش نشم . شایدم اشتباه باشه . نمی دونم
-
چه فکر میکنی !
1 آبان 1386 15:33
چه فکر میکنی ! چه فکر میکنی که بادبان شکسته زورق به گل نشسته ایست زندگی در این خراب ریخته که رنگ عافیت از او گریخته به بن رسیده راه بسته ایست زندگی چه سهمناک بود سیل حادثه که همچو اژدها دهان گشود زمین و آسمان زهم گسیخت ستاره خوشه خوشه ریخت و آفتاب در کبود دره های آب غرق شد هوا بد است تو با کدام باد می روی ؟ چه ابر...
-
ها !
22 مهر 1386 12:55
سلام من هستم آی آی آی آی آی وای وای وای وای وای ها ! آها یعنی من رفتم ماچ
-
پائیز مبارک
17 مهر 1386 14:12
سلام دیدید که بعضی ها لباس پوشیدنشون با تاریخ تغییر میکنه ! امروز تازه ۱۰ مهره . ولی یک سری از آدمها رو که نگاه کنی انگار الآن چله زمستونه . همچین اورکت پوشیده که انگار قراره بهمن بیاد . بعضی وقتها با خودم فکر میکنم اینها تو زمستون ( چله ) چی می پوشن ؟ من خودم عاشق زمستونم یک سال ، یادم نمیره بدجوری سرما خوردم طوری که...
-
فال حافظ
17 مهر 1386 14:05
همینجوری حافظ رو باز کردم ! گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود ? پیش پایی به چراغ تو به بینم چه شود ? یارب اند کنف سایه آن سرو بلند گر من سوخته یکدم بنشینم چه شود ؟ آخر ای سایه جمشید همایون آثار گر فتد عکس تو بر لعل نگینم چه شود ؟ واعظ شهر که مهر ملک و شحنه گزید من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود ؟ عقلم از خانه بدر رفت...
-
روزمون مبارک
16 مهر 1386 21:14
روزمون مبارک به همه این روز قشنگ رو تبریک میگم . ماچ برای همه
-
[ بدون عنوان ]
15 مهر 1386 14:23
دوستت دارم
-
گزارش کن !
7 مهر 1386 12:36
تازگیها کسی خرابکاری نکرده ؟! منتظرم ! ( یعنی بهم خبر بدید .)
-
ارتباط عاشقی با شاشیدن !
3 مهر 1386 13:55
سلام به همگی چند روز پیش داشتم با یکی درد و دل می کردم بهم گفت : برو بابا ، عاشقی مثل شاشیدن میمونه ( ببخشید که واضح نوشتم ) گرماش دل خودتو میبره ، ولی وقتی از پاچه شلوارت راه افتاد آبروت پیش همه میبره !
-
یه شعر قشنگ
26 شهریور 1386 11:16
خیلی وقته دیگه بارون نزده رنگ عشق به این خیابون نزده خیلی وقته ابری پرپر نشده دل آسمون سبکتر نشده مه سرد رو تن پنجره ها مثل بغض توی سینه منه ابر چشمام پر اشکه ای خدا وقتشه دوباره بارون بزنه خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست کوه غصه از دلم رفتنی نیست حرف...
-
سیاست !!!!!!!!!!!!!!
24 شهریور 1386 13:24
خواهرم گفت توی یه وبلاگ خوندم که : موضوع انشاء یه پسری توی کلاس سیاست بود از پدرش سوال میکنه و پدرش به اون میگه : مثلا من حکومتم ، مادرت دولت که فرمان من رو اجرا میکنه ، کلفت خونه جزو قشر مستضعفه ، تو روشنفکر هستی و برادر کوچکت هم نسل آینده به حساب میاد که به کمک همه ماها نیاز داره . پسره میره شب با خودش فکر میکنه که...
-
فال ۲۴ ۰۶ ۱۳۸۶ فقط برای هادی !
24 شهریور 1386 13:04
۰۰۰۰۰۰۰۰ کسی که حسن خط دوست در نظر دارد محققست که او حاصل بصر دارد چو خامه بر خط فرمان او سر طاعت نهاده ایم مگر او بستیغ بر دارد کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد بپای بوس تو دست کسی رسید که او چو آستانه بدین در همیشه سر دارد بزد رقیب تو روزی به سینه ام بی تیر ز بس که تیغ غمت سینه پی...
-
قصه گیسو ی تو
11 شهریور 1386 15:35
نمیتونم زیاد بنویسم حالم خوب نیست ولی یه بیت از حافظ مینویسم برید بقیشو خودتون لطفا بخونید دوش در حلقه ما قصه ی گیسوی تو بود تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود ............................ ببخشید اصلا حالم خوب نیست
-
؟
11 شهریور 1386 15:04
سلام کمک میخوام برام دعا کنید .... الآن وقتش نبود چی کار باید بکنم شما میدونید ؟
-
سلام ، یه فال برای همه !
21 مرداد 1386 14:20
سلام والا راستش چی بگم ! خسته ام ، خیلی هم خسته . چون هم میرم سر کار ، هم یه کلاسه دیگه که اصلا برام وقت نذاشته همین که با پر رویی تمام میتونم هادی رو ببینم خودش کلی . بنده خدا میاد بعد از کلاس دنبالم و منو میرسونه خونه . قرار پنج شنبه ها هم که خوب سر جاشه چون من فقط پنج شنبه عصر وقت آزاد دارم ، البته برای اینترنت توی...
-
یو هو
10 مرداد 1386 18:47
سلام چندوقتی بی خبر نبودم ببخشید کاری بیش اومده که باید انجام میدادم البته هنوز هم تموم نشده ولی امروز تونستم بیام و از دوستانی که برام بیغام گذاشتن تشکر کنم که مطالب منو خوندن باز هم ازتون ممنونم بیشتر از این نمی تونم بمونم فعلا" خداحافظ